مذاکرات هستهای در وین و نیز بحران اوکراین سبب شده که نحوه راهبردهای دیپلماتیک آمریکا در ارتباط با این دوبحران مورد بررسی تحلیلگران قرارگیرد.
نشریه نشنال امارات به بررسی این دیپلماسی پرداخته و آن مذاکرات را مورد انتقاد قرار داده است. این نشریه میگوید گزارشهای منتشر شده درباره گفتوگوی تلفنی اخیر جو بایدن و ولادمیر پوتین، نشان میدهد که این تماس تلفنی دستاورد چندانی نداشته است.
قرار است از روز دهم ژانویه هیئتهای نمایندگی آمریکا و روسیه برای حل بحران مربوط به اوکراین در ژنو دیدار و گفتگو کنند.
روسیه از آمریکا میخواهد تا جلوی توسعهی دامنهی نفوذ و استقرار ناتو در داخل حوزه نفوذ روسیه را سد کند.
اینکه چنین درخواستی جامعه عمل خواهد پوشید یا خیر، مسالهای است که ذهن دیپلماتها و کارشناسان را به خود مشغول کرده است.
این نشریه میافزاید با اینکه بیش از هفتاد سال از زمان برقراری تماس مستقیم تلفنی بین زمامداران عمده جهان میگذرد، اما هنوز هم این خط ارتباطی که به تلفن سرخ شهرت دارد، اهمیت خود را حفظ کرده است.
پوتین و بایدن در سال ۲۰۲۱ چهار بار با یکدیگر گفتگوی تلفنی داشتند، اما تغییر چندانی در مواضع واشنگتن و مسکو رخ نداده است.
پوتین تلاش میکند تا در دوران پسا- جنگ سرد، آسیبهایی را که روسیه بر اثر فروپاشی اتحاد شوروی متحمل شده است، تا حدودی ترمیم کند.
یکی دیگر از جرگههای دو نفره گفتگوهای تلفنی بایدن با شی جین پینگ، رئیس جمهور چین است.
هدف نهایی از این گفتگوها پیشگیری از بروز مناقشات در آینده است. اما در این مورد نیز معلوم نیست که گفتگوهای دو نفره چه نتایجی در پی خواهد داشت.
این گونه گفتگوهای زنده و مستقیم تلفنی، به ابزاری برای دیپلماسی نوین در پی شیوع ویروس کرونا تبدیل شده است و زمامداران ناگزیرند تا در این عرصه مهارت لازم را برای چانهزنی پیدا کنند.
البته اینگونه تماسهای بین سران کشورها، همواره به تلاش برای حل اختلافات میان دو کشور محدود نمیشود بلکه در مواردی نیز هدف از این گفتگوها دستیابی به رویکردی هماهنگ در عرصههای مشترک است.
جرگه چهار جانبه دیگری نیز در حال شکلگیری است و وزیر خارجه آمریکا به تازگی از آن سخن به میان آورده که دربرگیرنده آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان است.
وزرای خارجه این چهار کشور به تازگی در تماسهای تلفنی درباره مسایل مهم بینالمللی از جمله بحران اوکراین، برنامه هستهای نظامی ایران، انتخابات در لیبی و مناقشه چین با لیتوانی، تبادل نظر کردند.
در برخی از مواقع این جرگه چهار جانبه، ایتالیا را نیز در برگرفته و جرگه پنج جانبه میشود. این نشریه میگوید گفتگوهای هستهای ایران در وین چندان نتیجه مطلوبی بههمراه نداشته است.
با اینکه کشورهای موسوم به گروه پنج بعلاوه یک تلاش میکنند تا توافق هستهای را که با خروج ترامپ از آن به شدت آسیب دیده احیا کنند، اما این تلاشها هنوز دستاورد خاصی نداشته است.
این نشریه در پایان چنین نتیجهگیری میکند که آمریکا با ایجاد جرگههای دو و چند جانبه تلاش کرده است تا دامنه دیپلماسی خود را گسترش دهد، اما باید توجه داشت که در گفتگوهای دو جانبه جایی برای اشتباه کردن وجود ندارد. اما باید دید که آیا جرگه چند جانبه از کارایی لازم برای غلبه بر مشکلات میان کشورها و بحرانهای بینالمللی برخوردارند یا خیر. شاید با گذشت زمان مشخص شود که دل خوش داشتن به اعداد و ارقام در ایجاد جرگهها و ائتلافها چندان هم رویکرد کارسازی نبوده است.
صفحه نخست » واشنگتن اگزمینر: پنج دروغ که دیپلماسی بایدن را درباره برجام محکوم به شکست میکند
—————————————–
مایکل روبین که اینروز ها روسیه و ملاهای روسی و چریکهای تروریست فدایی مزدور روسیه و ملاهای روسی سخنان او را که بیشتر ناشی از رقابت بین ترامپ و جمهوری خواهان است، اشتباها به نفع خودشان و روسیه درنابود کردن دموکراسی ،ازادی بیان ، توسعه پایدار و هم چنین تطهیر ماتحت سرخ پاره شده فاشیست های عرب ( صدام ، اسد ، قذافی ) میبینند ، مخصوصا با توجه به حضور فیزیکی او در عراق و افغانستان و ایران و تاثیری که او دراثر نزدیکی به جریانهای روسی و دست نشاندگان روسیه و طالبان و صدام و اسد و ملاها و قذافی گرفته ، کاملا نشان میدهد که نظراتش از نظررسمی در امریکای ترامپ و پمپئو وبوش هم بی اعتبار است و ربطی به سیاست های کلی امریکای بوش ،کلینتون ، اوباما ، ترامپ و بایدن ندارد.
اما چرا مزدوران روسیه ،فدائیان خلق به خصوص ،اینقدر دنبال این گونه افراد درامریکا می گردند تا برای پوتین ( که امروز دستش درایران و امریکا برای همه رو شده و با رفتن مرکل دیگر حتی شریک مذبذب هم دراروپا ندارد که برای او نقش اسب تروا بازی کند) اعتبار کسب کنند ، و با تاکتیکهای کهنه مارکسیست های روسی ، با بلوا و دروغ و فرافکنی که ناشی از عدم شناخت مارکسیست هاست از امریکا و رقابت های بین حزبی و حتی درون حزبی درامریکا و وسعت پهنای باند این رقابت ها که از چپ انارشیست تا راست افراطی ، از هوادار دیکتاتوری دولتی تا لیبرتارین ضد دولت در هر دو حزب عمده امریکا وجود دارند، ملاها و مردم ایران را دچار توهم کنند نسبت به
۱) ابر قدرت بودن امریکا ،
۲) عدم تفاوت رهبران آمریکا به عنوان یک سیستم وقتی پای امنیت امریکا و جهان ازاد درمیان باشد ، در طرف مقابل هم یک رژیم طاغی و جنایت کار باشد (روسیه ، چین ، ملاها، اسد ،کیم ، مادورو،…)
اما واقعیت چیست ؟
– درزمان ترامپ، هم او و هم پمپئو می خواستند با ملاهای روسی مثل طالبان معامله کنند ، اما روسیه و ملاهای روسی و اپوزیسیون مارکسیست روسی اجازه نداد .
– واقعیت این بود که همینها و سپاه پاسداران روس و روسیه و ملی مذهبیها و همه اپوزیسیون قلابی به ملاها می گفتند با ترامپ معامله نکنند ،
– منتظر باز گشت بایدن بمانند .
– و خامنف و سپاه را خر کردند تا موشک پرانی کند و برجام را اتش بزند .
– واکنش ترامپ به این رفتار روسی همان بود که دیدید :او برجام را زودتر پاره کرد و دست سلیمانی را برید و خواست توافق مطابق با الگوی خودش را اجرا کند ،
– ملاهای روسی نه اجازه داشتند از روسیه که چنین بکنند،
– نه شعور سیاسی داشتندکه بفهمند ترامپ که با کیم و طالبان مذاکره میکند ، برای معامله از اوباما هم بهتر است .
– اما آنچه ملاهای روسی هسته اصلی مرکزی قدرت (دلاربازان، دزدان ،دیکتاتورهای شبه بعثی) نمی دانند ،
– مارکسیست های روسی هم اصولا دین خو و ایدیولوژیک هستند و تعاریف و شناخت صلب استالینیستی قرن ۱۹ دارند از امریکا و جهان، شعورندارند که بفهمند که
۱) رقابت حزبی داخل امریکا زمین بازی پوتین ، ملاها ، اسد ، کاسترو نیست . (حسن داعی انرا فهمید و در برنامه میبدی گفت)
۲) امریکا یک فردنیست مثل روسیه و چین ، اگر سیستم امریکا متوجه شود که کسانی از خارج دنبال دخالت درانتخابات امریکا هستند ، فورا او را نابود میکنند و دستانش را قطع !
۳) رؤسای جمهورامریکا با هم متفاوت هستند ( تاکتیک اجرایی متفاوت دارند ، بسته به نیاز زمان و شرایط) ،
۴) مقایسه انها درچارچوب حزبی یا دو حزبی با هم می تواند ایجاد سو تفاهم بسیار کشنده بکند و عواقب وخیمی داشته باشد. (اشتباهی که صدام و قذافی و میلوشویچ کردند)
– نه کلینتون بوش است ، نه بوش ترامپ،
– نه اوباما بایدن است ،نه هیچ کدام اینها ریگان یانیکسون .
– پرزیدنت بایدن بیشتر شبیه بوش عمل میکند تا اوباما و کلینتون .
– بوش به صدام اجازه داد به ایران و کویت حمله کند ، اما بعد سرش را در بغداد زیر اب کرد .
– اوباما دنبال مردم و شورشهای مردمی بود در ازادسازی مصر و لیبی و اوکراین و تونس و یمن و ….
– درجنبش سبز او دست موسوی و خوئینیها و رفسنجانی را پشت جنبش مردم دید و فهمید که روس ها رهبری جنبش را در دست خود دارند .
– کلینتون سران دشمن را کنار هم میاورد و به خصومتهای کهنه از بالا سرو سامان میداد .کمپ دیوید و پدیده بگین عرفات و سادات شاهکار اوست .اما همین انسان ضد جنگ ، در بالکان با سرکوب شدید بقایای استالین به مردم بوسنی ، کرواسی دربرابر صربهای جنایت کار نسل کش , میدان داد .
– ریگان مثل ترامپ با تروریست ها و دشمنان قسم خورده امریکا هم مذاکره و معامله می کرد ، اما وقتی مردم شوروی در برابر نومان کلاتورای فاسد تک حزبی ایستادند ، او کسی بود که بر خلاف نظر بزرگترین و مهمترین وزیر خارجه امریکا ( هنری کیسینجر ) گفت این دیوار را فرو بریزید ! دیواربرلین .
– نیکسون علیه شبه لنینیست هایی بود که بعدها هم دردوران بوش و هم در دوران ترامپ با اعمال انقلاب گونه دنبال تغییرات ناگهانی بودند در جهان ! ریچارد پرل ، پل ولفویتز ، رامسفلد ، استیون بنن ، شکل دهنده سیاست خارجی دردوران بوش بودند، و در دوران ترامپ (اما با دو سیاست متفاوت ).
مایکل لدین ها ، مایکل روبینها ، راش لیمبا ها، …. این سیاست ها را دنبال میکردند
اما نیکسون که دوست شاه بود و مارکسیست های روسی که الان هوادار ترامپ خودشان را جا می زنند ، دشمن نیکسون بودند و ۱۶ آذر را این ها دردانشگاه اجرا کردند وقتی او به ایران امد ، و ترور شاه را و اتش زدن ماشین دکترامینی را دردانشگاه رقم زدند ! ،
– همین نیکسون با چین کمونیست دیپلماسی پینگ پنگ اجرا کرد ، همینکاری که بعدها ریگان با رفسنجانی کرد و ترامپ با طالبان و کیم ! معروف بود که شاه ۲۰میلیون دلار به کمپین او و معاونش کمک کرده بود (از ان اشتباهات کودکانه که امروزپوتین و ملاها هم میکنند )
– پرزیدنت بایدن سیاستمداری بسیار پراگماتیک است ، دردوران او باید انتظار همه چیزی را داشت . محاسبات سنتی درمورد امریکا، دموکراتها ، ترامپ و جمهوری خواهان ، جز اشتباه مرگبار نتیجه ای برای دیکتاتورهای روسی و روسیه ندارد . تا چه رسد به اینکه یک تروریست فدایی سیاهکلیست بی سواد مثل بقراط بخواهد با غلط و وارونه خواندن دست پرزیدنت بایدن و ترامپ به پشتوانه نظر یک نفر در اینترپرایز که تاثیر او در سیاست امریکا ، مثل تاثیر سخنان زیبا کلام در ملاها است و بسیار کمتر ، به ملاها ادرس غلط بدهد تا برای روسیه خوش خدمتی کرده باشد