چالش ایران و غرب در مورد مسئله هستهای بحثهای زیادی را برانگیخته است و در این میان اسرائیلیها بیش از هر جای دیگری بهخاطر تخاصم جمهوری اسلامی با آنها دچار مشکل است و به همین خاطر تفسیرهای متعددی در این باره نوشته میشود.
در این میان روزنامه جروزالم پست چاپ اسرائیل در مقالهای تاکید کرده که تاکید کرده در حالیکه گفتگوهای هستهای در وین ادامه دارد و صرفنظر از نتیجه این گفتگوها نتیجه این گفتگوها، قدرتهای جهانی نباید به ایران صرفا از منظر چالش پرونده هستهای این کشور، نگاه کنند.
نویسنده میافزاید سه کشور اروپایی امضا کننده توافق هستهای و آمریکا در ماه اکتبر با انتشار بیانیهای عزم خود برای مقابله با تهدیدات امنیتی ایران در منطقه اعلام کردند.
اما اتحادیه اروپا همچنان این توهم را دارد که بین شاخه نظامی و سیاسی حزبالله تمایز و تفاوت وجود دارد. نباید فراموش کرد که شاخه سیاسی و نظامی حزبالله دو سوی یک سکه تروریستی هستند.
این نشریه میافزاید جامعه بینالمللی اگر چشم امید به دستیابی به توافق با ایران دوخته است، باید حزبالله را سازمانی تروریستی اعلام کند. همه نهادهای حزبالله در مقابل رهبری این سازمان یعنی حسن نصرالله و شورای این سازمان که بالاترین نهاد محسوب میشود، پاسخگو هستند.
نویسنده میگوید نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزبالله با صراحت گفته است که این سازمان دارای رهبری واحدی است و آن هم شورای این سازمان است که نهاد تصمیم گیرنده است و همه فعالیتهای سیاسی، جهادی، فرهنگی و اجتماعی سازمان را مدیریت میکند.
از نظر نویسنده دولتهایی که بین شاخه نظامی و سیاسی حزبالله تفاوت قائل میشوند، واقعیتهای حاکم بر این سازمان را نادیده میگیرند.
اتحادیه اروپا و فرانسه میخواهند کانال دیپلماتیک بین آنها و لبنان باز باشد، اما تفاوت قائل شدن بین شاخه نظامی و سیاسی حزبالله، حاوی پیامی حاکی از ضعف و چشم بستن عمدی روی واقعیتهاست.
در واقع اتحادیه اروپا با در پیش گرفتن چنین رویکردی، امنیت خود را بهخطر میاندازد. کشورهای اروپایی با ارائه کمکهای مالی به نهادها و سازمانهای خیریه مرتبط با حزبالله سالهاست که به شکوفایی و تامین مالی این سازمان کمک میکنند.
نویسنده میگوید با وجود چنین رویکردهایی، به تازگی گرایش به سوی غیرقانونی اعلام کردن حزبالله افزایش یافته و انگلیس و آلمان در این زمینه گام برداشتهاند. استرالیا نیز حزبالله را سازمانی تروریستی معرفی کرده است.
و اکنون زمان آن رسیده است که اتحادیه اروپا و فرانسه نیز، چنین رویکردی در پیش بگیرند.
نویسنده هشدار میدهد که پس از امضای توافق هستهای، مشخص شد که دولت اوباما به سازمانهای اطلاعاتی و دستگاه مبارزه با مواد مخدر آمریکا دستور داده بود تا برای پیشگیری از به خطر افتادن گفتگوهای هستهای میزان سختگیری در برخورد با حزبالله را کاهش دهند. اکنون نباید اجازه داد تا چنین رویکردی دوباره تکرار شود.
نویسنده در پایان چنین نتیجهگیری میکند که جامعه بینالمللی باید چگونگی مهار ایران و گروههای تروریست نیابتی این کشور را هم در زمینه هستهای و هم مسائل غیرهستهای، فراگیرد.
ایران و محور مقاومت نشان دادهاند که همزمان دیپلماسی و اعمال فشار را برای پیشبرد اهداف خود به خدمت میگیرند.
اگر آمریکا و سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان میخواهند به توافق هستهای پایدار دست یابند، باید با نیروهای نیابتی ایران از جمله حزبالله به شدت برخورد کنند و اجازه ندهند ایران از این توافق برای خودداری از پاسخگو بودن درباره دیگر اقدامات خود استفاده کند.