در حالیکه اروپا امکانات مذاکرات احیاء برجام را دنبال میکند، درگیریهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران علیرغم انکار حاکمیت خود را نشان داده است.
در این میان روزنامه لوموند فرانسه در مقالهای به ابعاد این قضیه پرداخته و آن را مورد توجه قرار داده است و شکاف میان ادعاهای پرطمطراق در حوزه سیاست خارجی و ضعفهای بنیادی در اداره داخلی را بررسی کرده است.
نویسنده مقاله لوموند مینویسد: در زمانی که بحث درباره مساله هستهای ایران از سر گرفته میشود، وجهه قدرتمند بینالمللی جمهوری اسلامی ربطی به وضعیت داخلی آن ندارد. جمهوری اسلامی تبلیغ میکند که از موضع قدرت در برابر امریکا مذاکره میکند. اما در داخل شرایط متفاوت است. تصویری که آشکار میشود رژیمی است که اکنون در محافظهکاری بیهوده منجمد شده و هرج و مرج شدید به تصویر کشیده میشود.
نویسنده مینویسد: ایران تا حدی حق دارد، همه اینها تقصیر دونالد ترامپ است. رئیس جمهور آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافق وین خارج شد و امضای آمریکا را از پای برجام پس گرفت.
ترامپ اقتصاد ایران را تحت تحریمهای جدید نابود کرد و جمهوری اسلامی هم متقابلا خود را از محدودیتهای توافق هستهای وین رها کرد.
نویسنده مینویسد: ابراهیم رئیسی بهعلت این که اپوزیسیون نتوانست نامزد خود را از سدّ شورای نگهبان رد کند، انتخاب شد.
اکنون صد روز اول ریاست جمهوری وی به پایان میرسد، در حالیکه او به استانها سفر میکند و چشمانداز اقتصاد ویران شده را کشف میکند.
این نشریه سپس به ابعاد مدیریتی اقتصاد کشور پرداخته ومینویسد: تحریمهای ترامپ فقط علت مشکلات اقتصادی نیست. مدیریت غمانگیز اقتصاد توسط جمهوری اسلامی، فساد، انحصارها، امتیازها، نابرابری ها، سرمایهگذاری بیش از حد سیاسی-نظامی در خارج و سرمایهگذاری اندک در داخل، در آن سهیم است.
نویسنده سپس میافزاید، نارضایتی اجتماعی شدیدتر از همیشه است. تورم بیش از ۴۵ درصد و بیکاری در حال انفجار است، فرار مغزها در حال افزایش است. ایران از کووید-۱۹ بیشترین آسیب را در منطقه دیده است. رهبر جمهوری اسلامی واردات واکسن را از غرب ممنوع کرد و ایرانیها از این بابت آسیب دیدند.
لوموند از قول ناظران میگوید در ایران، ترامپ فقرا را بدبخت و طبقه متوسط را فقیر و ثروتمندان را حتی ثروتمندتر کرده است، بنابراین رئیسجمهور رئیسی برای تسکین کشور، نیاز فوری به لغو سریع تحریمها و در نتیجه توافق جدید در وین دارد. ولی به نظر میرسد که رهبر جمهوری اسلامی در مسیر دیگری قرار دارد و راه دیگری را انتخاب کرده است. لذا او عجله نخواهد کرد.
چین واردات نفت خام ایران را در مقیاس گسترده آغاز کرده است. اعراب خلیج فارس به آرامی ارتباط خود را با تهران از سر میگیرند. علی خامنهای که یکی از ستایشگران کره شمالی است، در نظر دارد اقتصاد ایران را به جنگ اقتصادی به سلاح خودکفایی تجهیز کند.
نویسنده سپس به چالشهای درونی ساختار قدرت پرداخته و نتیجه میگیرد که همه جایگاههای قدرت، از رهبری تا مجلس، ممکن است در اختیار محافظهکاران باشد، اما منافع یکسانی ندارند. و لذا جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند در درون خود به اجماع برسد، و با انتخاب راهی جدید خط مشی مصلحتگرایانه را دنبال کند.