بحث در مورد چگونگی تعامل با برنامه هستهای ایران موضوع بحث رسانههای اسرائیلی و آمریکایی قرار گرفته است. نشریه اسرائیلی هاآرتص در مقالهای به چگونگی تغییر برنامه واشنگتن در مقابل برنامه هستهای ایران پرداخته است و با توجه به گزارشهای اطلاعاتی که اخیرا از سوی منابع اسرائیلی منتشر شده مبنی بر اینکه آمریکا برای مذاکرات آینده بهدنبال انعطاف بیشتر است، گفته که اسرائیل میتواند سیاست آمریکا در مورد ایران را تحتالشعاع خودش قراردهد.
نویسنده میگوید ارتش اسرائیل مشغول یک رشته تمرینات گسترده و فشرده در مکانهای مختلف است که عمدتا بهعنوان هشدار برای ایران تلقی میشود. آمریکا نیروهای خود را برای آموزش در منطقه میفرستد و از اسرائیل و دیگر متحدانش در خاورمیانه حمایت میکند. ایرانیها نیز با رزمایشهای خود قدرتنمایی میکنند.
نویسنده سپس مینویسد، بهنظر میرسد که ایران پس از تردید و تأخیر بسیار، آماده از سرگیری مذاکرات هستهای با قدرتهای جهانی است، ولی این مذاکرات را مشروط به برآورده شدن خواستههای جدی خود میکند.
از نظر نویسنده آمریکا نشان داده که تنها بهدنبال حل و فصل دیپلماتیک مناقشه است و هیچ قصدی برای استفاده از نیروی نظامی ندارد و این دقیقاً همان پیامی است که شرکای واشنگتن را در منطقه نگران میکند.
در اواخر اکتبر، اسرائیل رزمایش سالانه دفاع غیرنظامی خود را برای آزمایش چگونگی واکنش جبهه داخلی در برابر هزاران موشک از سوی لبنان و نوار غزه، انجام داد. ناوگان پنجم آمریکا نیز در حال برگزاری رزمایش با اسرائیل، امارات متحده و بحرین است.
آنگاه نویسنده مینویسد: تحول اصلی که اسرائیل تازه شروع به پردازش آن کرده، تغییر در سیاست آمریکاست. واشنگتن علاقه کمتری به منطقه نشان میدهد و تمایلش برای بهکارگیری نیرو بهسرعت در حال کاهش است. اسرائیلیها نگاه دولت بایدن را به دیپلماسی بهعنوان یک دکترین می نگرند.
این نشریه از قول یک منبع دفاعی میگوید این چرخش ما را مجبور میکند تا بسیاری از مفروضات عملیاتی را دوباره ارزیابی کنیم. خویشتنداری آمریکا در مورد دو حمله منتسب به ایران و شبهنظامیان شیعه آن در هفتههای اخیر – حمله پهپادی به پایگاه آمریکایی در التنف، بیانگر این تغییرنگاه است.
مقامات نظامی آشکارا اعتراف میکنند که از زمان امضای توافقنامه موقت ژنو با ایران در سال ۲۰۱۳، توانایی حمله به ایران افول کرده و انتظار مشاهده حمله یک جانبه ازسوی اسرائیل علیه ایران بعید است.
در همین حال، گزارشها حاکی از آن است که اسرائیل جنگ را از طریق حملات هوایی، موشکهای زمین به زمین و حملات سایبری علیه اهداف ایرانی تشدید کرده است. ایرانیها مصمم هستند به تلاش خود و توسعه و استقرار موشکهای کروز کوچک و پهپادها در سراسر خاورمیانه ادامه دهند. چنین پایگاههایی در یمن، عراق و سوریه ایجاد شده است.
حسن نصرالله هفته گذشته در سخنرانی خود مباهات کرد که رزمایشهای اسرائیل منعکسکننده ترس این کشور از موشکهای نقطه زن حزبالله است.
نویسنده نتیجه میگیرد که گفتگوهای ایران و قدرتهای جهانی قرار است اواخر ماه جاری در وین از سر گرفته شود، ولی هیات آمریکایی در آن شرکت نخواهد کرد. مقامات در واشنگتن انتظار دارند که ابراهیم رئیسی موضع تندی اتخاذ کند و مقامات تلآویو نیز موافق این نظر هستند. یک منبع نظامی میگوید کلمه امتیاز این بار در دستور کار ایران وجود ندارد.
در این میان ریچارد هاس عضو اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا نیز در مقاله دیگری میگوید، هرچند برخی ناظران نسبت به از سرگیری گفتگوهای وین استقبال میکنند، ولی او معتقد است که بعید است این گفتگوها به نتیجه برسد و اگر هم برسد، هیچ توافقی نمیتواند جلوی جاهطلبی ایران برای سلطه بر منطقه و دستیابی به سلاح هستهای را بگیرد.
وی میگوید ایران حاضر به امضای برجام دو نخواهد بود، توافقی که در بازه زمانی طولانیتر محدویتهای بیشتری را علیه برنامه هستهای این کشور اعمال خواهد کرد. زیرا نمیتوان باور کرد که یک دهه پس از توافق احتمالی، تغییر و تفاوتی در ساختار سیاسی یا اهداف ایران ایجاد شود.
هاس معتقد است که اگر به ایران اجازه دهیم که به کشوری درآستانه هستهای شدن برسد یا سلاح هستهای تولید کند، احتمالا در اقدامات منطقهایاش تهاجمیتر خواهد شد و این امر همسایگان بهویژه عربستان، مصر و ترکیه را به پیروی از تهران تشویق میکند و چنین پیامدی ماشه منازعه در منطقه پرتنش خاورمیانه را میکشد.
وی در پایان نتیجه میگیرد که بهترین جایگزین توافق هستهای این است که بهجای دیپلماسی رسمی از یک راهکار رسمی دیگری استفاده کنیم. که میتوان آن را “دیپلماسی خاموش” یا “کنترل تسلیحات بدون توافق” نامید.
آمریکا و سایر کشورهای نگران از برنامه هستهای ایران، محدودیتهای شکیبایی خود در رابطه با ظرفیت برنامه هستهای ایران را به این کشور اعلام خواهند کرد و ایران، در صورت عبور از این خط قرمزهای کیفی و کمّی، ناگزیر هزینهی هنگفتی پرداخت خواهد کرد.
بجز گسترش تحریمها، ایران باید منتظر حملات سایبری و نظامی علیه تاسیسات هستهای و احتمالا اهداف ارزشمند اقتصادی و نظامیاش باشد. هاس معتقد است که این سناریو هم خالی از خطر و هزینه نیست. وهیچ تضمینی وجود ندارد که این حملات به موفقیت برسد.
همچنین ایران گزینهی اقدامات تلافیجویانه راعلیه اهداف انتخابیاش در سراسر منطقه و جهان را هم دارد. و همین باعث شده که برای بایدن و متحدانش، انتخاب گزینه درست از میان حمله به ایران یا چشمپوشی از آن دشوار شود.
ولی باید این تضمین وجود داشته باشد که ایالات متحده هرگونه تهدید یا استفاده از سلاحهای هستهای توسط ایران را تلافی خواهد کرد. هاس در پایان نتیجه گیری میکند که ایران باعث شده عملی کردن هدف کاهش درگیری نظامی آمریکا در خاورمیانه عملا بیش از پیش ناممکن شود.