- حمید رضا ظرافت
کاش آن شب مرا نمیبردند خوابها آنور فراموشی
شعر اعتراض امروز ایران، یک ستون ثابت روزانه در نشریه پرسیس است که سید مهدی موسوی شاعر توانا و بزرگ ایرانی مسئولیت انتخاب اشعار آن را بر عهده دارد. بیستوهفتمین شعر این مجموعه اثری است از حمید رضا ظرافت.
راوی:
کودکانی بدون صورت که خوابها را گرسنهی شیرند
گاه سربازهای سربسته پشت شطرنجهای تصویرند
مهرههای نچیدهی بازی! گلهها، هارهای تنهازی-
– میدرندت که سهمشان باشی، گرگهایی که واقعا سیرند
سیلی موجها به ماهیها… که پیامآور تباهیها
شب که سر میرسد سیاهیها در خشاب کلاغها تیرند
پرسونا:
باغی از خوابهای متروکم. باغی از رنگ رفتگیها که
هر چه بر آن جوانه میدوزند سایههای درختها پیرند
نور تنهای کرم شبتابم، هی فرو میروم به جورابم
هر چه بیدار میشوم خوابم خوابهایم به تخت زنجیرند
یک نفر بیرون از متن:
راستی تو! تو که در هر شعر، بحث اصلی ِ خارج از بحثی
مثل یک ماهیام که دندانهام نوک قلاب با تو درگیرند
خون من را کشیدی از لبهات که مرا قطره قطره نوشیدی
سایه انداختی به مرگم با چشمهایی که زیر شمشیرند
پرسونا:
کاش آن شب مرا نمیبردند خوابها آنور فراموشی
کاش میکاشتی به جای من قرصهایی که تخم تاخیرند
کوه آن بود که گمان کردم یقهی نور را گرفته ولی
نرسیده به قله فهمیدم (ریگها رو و کوهها زیرند)
میکشند و فرو نمیریزم روی دیوارهای سیمانی
«بیسران پاگرفته در تنها» سایهام را به دست میگیرند
راوی:
دستهایم همیشهای خونیست، چون که چاقو بهجای خودکار است
تا قلم را به دست میگیرم شخصیتهای قصه میمیرند.
حمیدرضا ظرافت متولد سال ۱۳۷۰. از اواسط دههی هشتاد، با محوریت شعر فعالیت ادبی داشته. مجموعهشعرش به نام «شیواندن» مجوز چاپ نگرفت. وی ترانهسراست، با مجلات فرهنگی همکاری دارد و در زمینه هنرهای تجسمی و مُد فعالیت کردهاست.
