با دیدار وزیر خارجه امارت از سوریه و نیز امکان احیاء مذاکرات برجام ، محافل سیاسی عربستان دچار نگرانی شدهاند. سایت خبری عربنیوز به این نگرانیها پرداخته و سپس راههایی برای مهار و رام کردن ایران مطرح ساخته است.
نویسنده نخست احیاء بشار اسد را مورد بررسی قرار داده و گفته که شواهدی در منطقه وجود دارد که نشان میدهد نظام سوریه به ریاست بشار اسد، خطر سقوط یا تغییر را پشت سر گذاشته است و بقای او در رأس بقایای کشوری که تحت سلطه پنج کشور خارجی قرار دارد، بهمعنای تسلیم شدن طرفهای منطقهای و بینالمللی در برابر نقشآفرینی ایران در منطقه یا دستکم حفظ دستآوردهایش در زمینه استقرار شبه نظامیان خود در اماکن مختلف است. با این حال نباید از این واقعیت غافل شد که سیاست، سفید یا سیاه نیست، بلکه دائما در معرض تغییر و تحول قرار دارد که ممکن است اوضاع را به عقب بازگرداند.
نویسنده سپس به سفر نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل به مسکو پرداخته و مینویسد: او سخنان ملالآور بنیامین نتانیاهو نخست وزیر قبلی را تکرار کرد، مبنی بر اینکه اسرائیل برای مهار کردن ایران در سوریه و دور کردن نیروهای وابسته به ایران از مرزهای اسرائیل، به روسیه دل بسته است.
این تنگنای سیاسی اسرائیل، از ناتوانی تلآویو در اقدام نظامی گسترده یا حتی محدود علیه ایران بدون پوشش و حمایت آمریکا ناشی میشود. به این مسئله باید انتظار برای مشخص شدن مذاکرات هستهای در وین را هم افزود.
نویسنده میگوید که بین مسکو و تهران در مسئله سوریه تضادهایی وجود دارد که یکی از آنها هماهنگی روسیه با قدرتهای تاثیرگذار در بحران سوریه مانند اسرائیل و ترکیه و آمریکا، بدون ایران است. ایران و روسیه ائتلافی شکننده در سوریه دارند و هرکدام با برگه دیگری برای تحقق خواستههایش بازی میکند. با این حال شاید روسیه هم نتواند خواستههای آمریکا و اسرائیل را برای پایان دادن به حضور ایران در سوریه تحقق بخشد، زیرا حضور ایران در سوریه در ابعاد نظامی و سیاسی و اجتماعی و دینی آنقدر ریشهدار شده که برکندن آن دشوار است.
نویسنده سپس به احیاء روابط کشورهای عربی با سوریه پرداخته و گفته برخی کشورهای عربی برای بازگرداندن نظام سوریه به آغوش دنیای عرب و دور کردن آن از سلطه ایران از طریق سرپا کردن دوباره این نظام و عادیسازی روابط با آن بهرغم همه فجایعی که این نظام طی چند دهه مرتکب شده است، تلاش میکنند جنایاتی که این نظام برضد ملت سوریه مرتکب شده، بهفراموشی سپرده شود.
همچنین کشورهای عربی به مشارکت در بازسازی سوریه تشویق میشوند که نمونه آن توافق بر سر انتقال برق از اردن به لبنان و استفاده از خط لوله برای انتقال گاز از مصر به لبنان با عبور از سوریه است. این مسئله نشان میدهد موافقان این طرح از آمریکا برای دور زدن قانون سزار چراغ سبز دریافت کردهاند.
نویسنده سپس این پرسش را مطرح میکند که آیا نظام بشار اسد واقعا تمایل دارد و میتواند از ایران فاصله بگیرد؟ تاریخچه روابط ایران از زمان حافظ اسد تاکنون نشان میدهد این روابط بسیار ریشهدار بوده و فراتر از حضور نظامی ایران در سوریه به شکل مستشاران و نفوذ در موسسات امنیتی و دولتی سوریه است. به این مسئله باید نقش و میزان حضور شبهنظامیان وابسته به ایران بهویژه حزبالله لبنان در سوریه را افزود.
نویسنده سپس کوشش اعراب در این زمینه را بیمعنا میخواند و میگوید تلاشهایی که برای سرپا کردن نظام اسد در سوریه با هدف دور کردن آن از ایران انجام میشود، توهمی بیش نیست. توهم از این نظر که سرپا کردن نظامی که پای ایران را به منطقه باز کرد و ایران هم به بقای آن کمک کرد، بهمنزله اعتراف و اذعان به نقش ایران در سوریه و منطقه و حتی تثبیت آن است.
نویسنده سپس ابراز امیدواری میکند که مذاکرات وین به بنبست برسد و خصومت بین آمریکا و ایران ادامه یابد. وی همچنین امیدوار است نارضایتی روسیه از عملکرد ایران در داخل سوریه به اضافه ادامه یافتن تضادها و اختلافات بین ایران و کشورهای عربی بهخصوص کشورهای حوزه خلیج فارس و ادامه باجخواهیهای تهران، همگی در کنار هم فرصتی ایجاد کند که کشورهای عربی و آمریکا از آن برای محاصره و رام کردن ایران بهره ببرند و توازن از دست رفته را به منطقه بازگردانند.