- شانیسه پیلهرودی
زنان، مردان و کودکان با رستههای سفید بر تن در کنار رود کارون مشغول عبادتند. در نگاه نخست گویی فرشتگانی از آسمان نزول کردهاند تا نسیمی باشند بر گرمای سوزان خوزستان. این افراد پیروان پیامبرانی چون آدم، شتیل (شیث)، نوح، سام و یحیی هستند. به آنها صابئین مندایی میگویند و در کنار کارون مشغول غسل تعمید و عبادتند. تعالیم این دین بر پایهی گنوس (معرفت) و عرفان بنا نهاده شده، آنها حق آزار، جنگ، کشتار دیگران را در هیچ شرایطی ندارند. و یکی از ادیان اهل کتاب محسوب میشوند. «مندی» نام عبادتگاه یا معبد آنها و «رسته» نام لباس سفید آیینی آنهاست. این لباس از جنس نخ کتان و پنبه تهیه شده. «اِدرافشا» درفشی است صلیبی شکل از جنس نی خیزران که با پارچهای سفید پوشیده شده و «بوثه» نیز به معنی آیه است.
آیین ازدواج از غسل تعمید کنار آبهای روان آغاز میشود. سپس عروس و داماد را به مندی میبرند. خانوادهی داماد هدایای آیینی نظیر دو انگشتر با نگین سرخ و سبز، پارچه، زعفران، آینه، شانه، عطر، گیاه آذربو، بادام خام، گردوی خام، نان، کشمش و ماهی را در سبدهای حصیری پیشکش عروس میکنند. این هدایا در آیینی خاص همراه با بوثه و دعاها توسط روحانیون برکت داده میشوند و در آخر اشکندا (ابتداییترین مقام روحانیت) این هدایا را به اتاق عروس میفرستد. روحانیون مندایی عروس و داماد را با خواندن بوثهای مخصوص به عقد یکدیگر در میآورند.
این مراسم آیینی را پژوهشگر عادل شیرالی در مقالهاش چنین توضیح میدهد: (در میان این هدایا دو انگشتر با نگین قرمز و سبز وجود دارد که عروس انگشتر نگینقرمز را به انگشت دست راست، و نگینسبز را به انگشت دست چپ میکند. چنانچه عروس انگشتر و هدایا را نپذیرد، نشان میدهد که راضی به این ازدواج نیست و او را مجبور به ازدواج کردهاند. دراینصورت، روحانی مراسم عقد را اجرا نمیکند؛ اما اگر عروس هدایا را بپذیرد، نشان میدهد که این پیوند دلخواه اوست. داماد پشت سر روحانی میایستد و گوشهای از لباس روحانی را میگیرد.
روحانی شروع به خواندن آیاتی از کتاب قُلستا (از کتب مقدس منداییان) میکند. دو نوجوان که هرکدام کوزهای در دست دارند، در گوشهای از مندی میایستند. روحانی وقتی به قرائت آیاتی خاص میرسد، اشاره میکند و یکی از کوزهها به زمین کوبیده میشود و هلهلهای از شادی برمیخیزد. روحانی و داماد ادامۀ مراسم عقد را در داخل اشخنتا پی میگیرند. در داخل اشخنتا دو روحانی دیگر مشغول چیدن ظروفی میشوند که در آنها مقداری میوه و دیگر مواد خوراکی چون گردو، خرما و کنجد قرار دارد. آنگاه قسمتی دیگر از آیات قرائت میشود و پدر عروس از داماد تعهد میگیرد که نسبت به همسرش متعهد باشد. در ادامه، داماد و روحانی به داخل اتاق عروس میروند؛ پیش از ورودشان، نوجوانی دیگر کوزهای را که در دست دارد، بر زمین میکوبد و خبر ورود داماد و روحانی را اعلام میکند.
داماد در داخل اتاق عروس بهگونهای مینشیند که پشت به پشت عروس قرار بگیرد. روحانی در ضمن تلاوت آیات کتاب مقدس، سر عروس و داماد را به هم میزند. داماد و روحانی به اشخنتا برمیگردند و در آنجا مراسم ادامه مییابد. سپس داماد به همراه یکی از روحانیون دوباره به اتاق عروس برمیگردد. عروس دست راست خود را روی سرش قرار میدهد، به گونهای که کف دست رو به آسمان باشد. داماد دست راست خود را روی دست عروس میگذارد. عروس میگوید: ای همسر عزیزم! عهدی را که با تو برای همسری بستهام، همیشه و تا ابد پایدار نگه خواهم داشت.) پس از اجرای مراسم آیینی توسط روحانیون عروس و داماد به تالار میروند و میتوانند لباسهای آیینی خود را عوض کنند. مهمانان و دوستان غیرمندایی تنها در تالار میتوانند عروس و داماد را ببینند. آنها یک هفته پس از عروسی دوباره توسط روحانیون غسل داده میشوند.
مندایی دینی تک همسشانیسه پیلهرودی
ری است و طلاق در آن جایی ندارد. اما آیا پیروان این دین که در کشورهای مختلف جهان پراکنده هستند و کشوری مستقل با قوانین مندایی ندارند، به ازدواج وفادارند؟ آیا منداییهای خوزستان و عراق تحت تأثیر جامعهی ایران و عراق چندهمسری و طلاق در بینشان رواج ندارد؟ آیا میتوان با یک تصمیم در سنین جوانی تا آخر عمر و تحت هر شرایطی زیر یک سقف زندگی کرد؟ آیا بیماری، اعتیاد، خیانت، عدم تفاهم و مسائل دیگر را باید تا آخر عمر تحمل کرد یا در این دین راهی برای جدایی در موراد خاص وجود دارد؟ با این سوالات به جستجوی بیشتر میپردازم. به صفحهی شیخ فائز مندایی در اینستاگرام مراجعه میکنم و همچنین با یک روحانی مندایی در مقام ترمیدا و یک مندایی دیگر صحبت میکنم و نظراتشان را جویا میشوم.
امید ۳۳ ساله، طلا فروش، میناکار و مجرد است. او هنوز تصمیم به ازدواج نگرفته و میگوید: «جوانان مندایی رسالت حفظ دین بر دوششان گذاشته شده، از طرفی تعداد منداییهای ساکن ایران به نسبت سالهای گذشته کم شده و بسیاری از خانوادهها مهاجرت کردهاند. هزینههای ازدواج در ایران بالاست و همه بر دوش داماد است. از طرفی به عنوان یک جوان ایرانی دوستدارم مثل جوانهای امروزی زندگی کنم، به ازدواج و فرزند فکر نکنم. از طرفی دیگر، برای حفظ دین، تنها امکان ازدواج با همکیشان خود را دارم. خلاصه هنوز نتوانستهام بین زندگی دینی و زندگی فردی یکی را انتخاب کنم. اما اگر روزی مطمئن شوم که میخواهم ازدواج کنم، حتما به دین پایبند خواهم بود و با یک مندایی ازدواج خواهم کرد.»
از گفتههای شیخ فایز چنین برمیآید که وقتی طلاق در مندایی نیست، احکام طلاق یا بوثهای در ارتباط با طلاق هم در این آئین وجود ندارد. او میگوید مهریهی دینی یک زن در هنگام جدایی شامل؛ هزار کرکس، هزار انگشتر طلا و یک من زعفران است. این مهریه همزمان با هم باید فراهم شود. اما هیچ کس قادر به تهیه آن نیست و حتی این مهریه هم دلیلی برای منع طلاق در مندایی محسوب میشود. دو مورد استثنا وجود دارد، اولی خیانت است و دومی خروج از دین. جز این دو مورد، برای بیماری، فرزندآوری، عدم تفاهم، اعتیاد و… طلاق وجود ندارد. گرچه در صورت وجود بحران در خانواده، زن و شوهر میتوانند به صورت موقت از یکدیگر جدا شوند. این جدایی دائمی نیست و هر دو با یک غسل تعمید دوباره به سوی هم بازمیگردند.
از ترمیدا دربارهی تأثیرات سنتهای رایج در ایران، به خصوص خوزستان بر جامعهی منداییان میپرسم. او میگوید: «سنتهایی مانند شیربها، مهریه (به جز مهریهای که دین مندایی تعیین کرده)، هزینهی تالار عروسی و… وارد جامعهی مندایی شدهاست. در دین مندایی آمده که در طی زندگی باید پارچه، زعفران و صدها انگشتر به زن اهدا شود. رسم شیربها و مهریهی عندالمطالبه از همنشینی با عربها وارد جامعهی مندایی شده. پدر دختر با شیربهایی که از خانوادهی داماد میگیرد، به دخترش جهیزیه میدهد.
در دین ما طلاق نیست، اما چون در قانون اساسی ایران هست، هر کس فارغ از هر دینی میتواند از همسرش طلاق بگیرد و طلاقش را ثبت کند. چند همسری هم به همین ترتیب، چون در قانون چند همسری جرم نیست، خانوادههای مندایی از مهریهی عندالمطالبه به عنوان اهرم فشار استفاده میکنند تا داماد خطا و خیانت نکند.» میپرسم آیا روحانیون نمیتوانند از طلاق و یا چندهمسری ممانعت کنند؟ این چنین توضیح میدهد: «قانون اساسی برای همه یکسان است. ما روحانیون فقط مشورت میدهیم و ضمانت اجرایی قوانین مندایی تنها به اختیار افراد است. ما وقتی در عراق و ایران به چندهمسری اعتراض میکنیم، مورد تمسخر مردم قرار میگیریم. چون از نظر قانون جرمی صورت نگرفته است. اما زندگی با دو همسر گناه محسوب میشود. دین به ما میگوید اگر همسر کسی فوت کرد، بازمانده میتواند با عقد «اپیسغ» دوباره ازدواج کند. این عقد در صورت جاری شدن، عقد قبلی را باطل میکند. در اروپا هم منداییها بر اساس قانون همان کشور ازدواج میکنند و طلاق میگیرند. حتی میتوانند ازدواج سفید داشته باشند.»
از میان دوستان و آشنایان مندایی، شخص مطلقهای را که تمایل به مصاحبه داشته باشد، نیافتم. گرچه قانون مجوز طلاق و چندهمسری را به مردان میدهد، اما همچنان این دو مورد در خانوادههای مندایی امری قبیح شمرده میشود. همچنین عدم بهبود قوانین در جهت یکسانسازی حقوق زن و مرد، سبب بهوجود آمدن ازدواجهایی با مهریهی و شروط سنگین شده است. زیرا حق طلاق در قانون اساسی جمهوری اسلامی متعلق به مردان است. و این امکان برای مردان همیشه هست که همسر خود را طلاق دهند.
