دکتر محمد آیتاللهیتبار استاد دانشگاه تگزاس در مقالهای با عنوان ایران تسلیم نمیشود که در نشریه فارین افرز آمریکا به تاریخ ۲ نوامبر ۲۰۲۱ چاپ شده است، به بررسی توافق هستهای ایران و آمریکا و آینده آن پرداخته و مواضع ایران را در این زمینه مورد تحلیل قرار داده است.
وی با نظری بدبینانه معتقد است که ایران بهدنبال توافق نیست و حتی در حال فراهم کردن خود، برای انجام سیاستهایی است که کاملا مقابلهجویانه و تهاجمی است. از نظر نویسنده مقامات ایرانی معتقدند که خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای همه جانبه آمریکا، یک سیاست فریب و نیرنگ بوده است.
نویسنده معتقد است دولت رییسی تمایل دارد که در گفتگوها شرکت کند، ولی نمیخواهد مانند سری قبل غافلگیر شود و لذا نقشه راه اداره کشور را با توافق و احیاء برجام گره نخواهد زد و سعی میکند تمهیداتی بچیند که در صورت خروج آمریکا بتواند بهسرعت موقعیت هستهایاش را بازیابد. و در عین حال با پیوند زدن اقتصاد با همسایگان و کشورهای اسیایی اقتصادی خودکفا را شکل دهد.
نویسنده معتقد است، با گسترش برنامه هستهای ایران، بسیاری در آمریکا معتقدند باید سیاست تحریم اقتصادی و استفاده از زور را علیه جمهوری اسلامی بهکار برد، اما ایران بعید است علیرغم مشکلات اقتصادی فراوانی که دارد تسلیم سیاست زورو تهدید واشنگتن شود.
نویسنده معتقد است اتکاء به اقتصاد داخلی و تقویت روابط از طریق پیمان شانگهای با قدرتهای آسیایی راهی برای ایجاد یک اقتصاد مقاومتی بهشمار میرود که ایران اتخاذ کرده است. از نظر نویسنده دولت رییسی معتقد است در خوشبینانهترین حالت حتی اگر برجام هم احیا شود آمریکا باز هم ایران را در فشار قرار خواهد داد و لذا از دید دولت باید بخش اقتصادی و نظامی کشور تقویت شود.
نویسنده معتقد است در برجام و در سمت ایران تعهدات این کشور برای محدود کردن فعالیتهای هستهایاش دارای معیارهای فنی روشنی است که امکان راستیآزمایی آنها وجود دارد، اما در طرف غربیها سیاست رفع تحریمها، هیچ معیار عملی روشنی وجود ندارد که مزایای اقتصادی ایران را پس از لغو تحریمها مشخص کند. همچنین خروج ایران از برجام با مجارات سنگین اقتصادی و سیاسی روبهروست، اما هیچ مجازاتی درانتظار آمریکا در صورت خروج این کشور از برجام نمیباشد و این مهمترین دلنگرانی ایران از این تفاوتها هست.
هرچند مقامات آمریکایی گفتند آماده گفتگو برای رفع این نگرانیها هستند، اما دولت آمریکا نمیتواند تضمین کند که آمریکا پس از پایان دوره ریاست جمهوری جوبایدن، بار دیگر از توافق هستهای خارج نخواهد شد. و لذا دولت رییسی در جستجوی چارهاندیشی برای رفع این معضل است.
نویسنده معتقد است دولت با تقویت اقتصاد داخلی و نزدیکی به چین و روسیه و افزایش نفوذ منطقهای در میان هواداران ایدئولوژیکش و نفوذ اقتصادی بیشتر در خاورمیانه و بهویژه در کشورهایی است که در حال حاضر در آنها نفوذ سیاسی دارد. قصد مقابله با نقشههای اتی آمریکا دارد.
از نظر نویسنده دولت رییسی فعالیتهای منطقهای سپاه پاسداران را همسو با منافع ملی ایران میداند و باور دارد که قدرت منطقهای سپاه مزایای محسوس سیاسی و اقتصادی دارد. وعراق از جمله این کشورهاست. به هر حال، هدف منطقهای بلندمدت ایران ایجاد یک منطقه اقتصادی عاری از دلار است که بتواند در برابر جنگ اقتصادی آمریکا مقاومت کند.
نویسنده در پایان مقاله چنین نتیجهگیری میکند که: راهبرد دولت رئیسی نیز بر پایه همان فرضیهای سنتی است که از ابتدای شکلگیری جمهوری اسلامی بر روابط ایران و آمریکا سایه افکنده است. از این نظر ایران بخاطر موقعیت جغرافیایی و تاریخی و منابع اقتصادی یک قدرت مسلط منطقهای است و طبیعی است که به تهدیدی بالقوه علیه متحدان آمریکا در خاورمیانه تبدیل شده است. از اینرو، آمریکا مصمم است که ایران را تحت فشار اقتصادی و نظامی نگهدارد و حتی اگر یک توافق هستهای هم حاصل شود، انها راههایی برای تضعیف و انزوای ان خواهند یافت.
مقامات ایرانی باور دارند که این تاکتیک آمریکا برای پیشگیری از رسیدن به یک راه حل واقعی و دریافت امتیازات از سوی ایران است، بدون اینکه هیچ امتیاز متقابلی به تهران واگذار شود. نویسنده میگوید مقامات ایرانی اعلام کردهاند که برای گفتگو پیرامون مسائل مشترک آمادگی دارند، اما معتقدند واشنگتن زیر بار هر گونه توافقی که باعث تقویت جمهوری اسلامی بشود، نخواهد رفت. و لذا ایران میخواهد سیاست اعمال زور را با زور پاسخ دهد و در تمام زمینهها ایستادگی کند و در عین حال ایران خود را برای مقابله با وضعیتی که ممکن است مذاکرات شکست بخورد ودرگیری ایجاد شود، آماده میکند.
آنچه که نقطه ضعف نویسنده مقاله است، این است که چالشهای بنیادی و کنونی اقتصادی کشور و تبعات دامنهدار آن را در زندگی مردم و حتی حاکمان را مورد توجه قرار نداده و علاوه بر این اختلافات درونی ساختار قدرت را نیز در مورد نحوه تعامل با آمریکا نادیده گرفته و آن را یکپارچه فرض کرده است.
همچنین نویسنده توضیح نداده که ایران در چه حد و چه نوعی از درگیریها میتواند تمهیدات لازم و مناسب را فراهم کند. این نویسنده نتوانسته همچنین راه خروجی برای وضعیت کنونی نشان دهد که ممکن است تهران و یا واشنگتن، علیرغم اختلافات و خواستههای متفاوت میتوانند به آن سمت حرکت کنند.