در گیریها و مناقشاتی که پس ازاعلام نتایج انتخابات عراق رخ داده و گروههای طرفدار ایران را به مخالفت با آن به خیابانهای این کشور کشانده دستمایه مطلبی است که در سایت عرب نیوز به چاپ رسیده.
نویسنده معتقد است که از نحوه واکنش جمهوری اسلامی به نتایج انتخابات عراق میتوان ایدهای درباره رفتار ایران را دریافت و جمهوری اسلامی فقط انتخاباتی را به رسمیت میشناسد که نتایجش به نفعش باشد وی میگوید رفتاری که براساس آن از به رسمیت شناختن خواسته ملت عراق سربازمیزند. ملتی که فکر میکند از حکومت دیکتاتوری صدام حسین هجده سال پیش آزاد شدهاست.
نویسنده میگوید بهترین توصیف از وضعیت عراق را مقتدی صدر کرد که تا چند وقت قبل طرفدار جمهوری اسلامی بود. وی که اکنون بزرگترین جناح را در مجلس نمایندگان دارد، گفت با وجود روی کار آمدن مجلسها، دولتها، روسای جمهوری، چه نتیجهای حاصل شده است؟ تنها گرسنگی، ترس، کمبود خدمات و کشمکش. نه برقی، نه آبی، نه صنعتی،نه آموزشی ،نه نفتی و نه حاکمیتی. تنها وابستگی وجود دارد.
نویسنده معتقد است که سخنان صدر بخش زیادی از واقعیت عراق است و مفهوم این واقعیت این است که ایران شکست در انتخابات عراق را نمیپذیرد و آماده است که نتایج آن را ابطال کند، اگر طبق خواستهاش نباشد.
نویسنده معتقد است که شبه نظامیان حشد الشعبی نسخه عراقی سپاه پاسداران است و اصولا انتخابات با ماهیت دمکراتیک آن در نظام جمهوری اسلامی معنایی ندارد و انتخابات تنها وسیله و ابزار است و نه بیشتر. انتخابات ابزاری برای تحمیل وضعیت دلخواه سپاه پاسداران و رهبر جمهوری اسلامی است، بههمین خاطر وقتی تصمیم گرفت که ابراهیم رئیسی تندرو و دارای پیشینه قضایی تاریک رئیس جمهور باشد و تمام رقبای او از جمله احمدی نژاد و لاریجانی را کنار گذاشتند.
نویسنده میگوید اکنون در عراق نیز مسئله مورد نظر رهبر جمهوری اسلامی لغو نتایج انتخابات اخیر است به بهانه این که مناسب ایران نیست.
نویسنده میافزاید مطمئنا ایران این روزها در حال تنشزایی در چندین جبهه است و ایمان دارد میتواند قدرتی باشد که بر منطقه هزمونی خواهد داشت واقدام ایران در عراق یعنی وادار کردن شبه نظامیان به مخالفت با انتخابات و عدم به رسمیت شناختن آن در صورت عدم تغییر نتایج اقدام و رفتار تازهای نیست. قبلا در سال ۲۰۱۰ نیز این کار را انجام داد؛ یعنی زمانی که فهرست انتخاباتی دکتر علاوی رتبه نخست را آورد. و این نشان میدهد که ایران مفهوم خاصی از انتخابات در نظر دارد.
در لبنان نیز حزبالله که عامل این کشور است از زمان ترور رفیق حریری که جمهوری اسلامی در حال تکمیل سیطرهاش بر لبنان است، اکثریت در مجلس نمایندگان را تنها زمانی که در اختیار خودش باشد، به رسمیت میشناسد.
نویسنده میگوید که عراق و لبنان دو مثال آشکار از به بازیچه گرفتن کشورهای منطقه از سوی ایران هستند. ایران این کار را انجام میدهد زیرا از سوی آمریکا و اروپا یا در سطح بینالمللی با رفتارش و نقشاش مخالفت نمیشود.
نویسنده در پایان چنین نتیجهگیری میکند که جهان به تماشا نشسته است و به نظر میرسد از این منظره در انتظار فرارسیدن روزی لذت میبرد که مشخص شود مشکلات داخلی ایران و پیرامونش بهویژه در آذربایجان بسیار بیشتر از آن است که رهبران این حکومت و در راس آنها رهبر جمهوری اسلامی محاسبه کردهاند. هر چند هراس ما این است که این روز دیر فرابرسد و نجات عراق و لبنان ممکن نباشد.
نکته مهم این است که مقتدی صدر زمانی مهمترین و خطرناکترین رهبر سیاسی عراق علیه آمریکا و متحدان عرب این کشور شناخته میشد ولی سیاستهای چرخشی مقتدی صدر اکنون او را به سیاستمداری محبوب دولتهای عربی در آورده است و آمریکاییها نیز با احتیاط در مورد او سخن میگویند.