موضوع مسکن همچنان یکی از چالشیترین موضوعات حوزهی اقتصادی و اجتماعی در ایران است و برنامهریزان و سیاستگذاران با وجود تلاشهای زیادی که برای متعادل کردن بازار مسکن انجام میدهند، نه تنها همچنان در این زمینه ناموفق هستند، بلکه با برنامهریزیها و سیاستگذاریهای نادرست اقتصادی، در عمل شرایط مسکن را بحرانیتر و چالشیتر هم کردهاند.
به گفتهی کارشناسان، ساخت یک میلیون مسکن در سال، که یکی از وعدههای دولت ابراهیم رئیسی است و با هدف مدیریت بر بازار مسکن ارائه شده و دنبال میشود، و همچنین برنامهی دولت برای مالیات بر خانههای خالی، نه تنها قادر به حل مشکل مسکن نخواهد بود، بلکه مسائل جدیدی مانند تغییر کاربری زمینهای کشاورزی، و مشکلات محیط زیستی و اجتماعی جدیدی هم به کشور اضافه خواهد کرد. به گفتهی کارشناسان، مشکل اصلی گرانی مسکن در ایران و ناتوانی خانوادهها از تامین مسکن مناسب، نه کمبود مسکن، بلکه مشکلات اقتصادی است که تامین مسکن مناسب را برای گروههایی از مردم غیرممکن کرده است.
این در حالیاست که کارشناسان حوزهی مسکن تاکید دارند که علاوه بر فقر اقتصادی، جمعیت ایران، از نظر فقر مسکن نیز در شرایط ناگواری قرار دارد.
فرید قدیری کارشناس حوزه مسکن با بیان این موضوع که جمعیت زیر خط فقر مسکن در ایران ۱.۸ برابر نرخ متعارف جهانی است، گفته است نزدیک به ۴۰ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر مسکن هستند.
وی با اشاره به اینکه کسانی که بیش از ۳۰ درصد از هزینه ماهانه یا سالیانه خود را صرف تامین مسکن میکنند، زیر خط فقر مسکن هستند، گفته است حدود ۴۰ درصد از خانوارهای ایرانی بخش قابل توجهی از هزینهی ماهانه و سالانهی خود را صرف تامین مسکن میکنند.
وی همچنین با بیان این موضوع که در تهران این جمعیت به بیش از ۷۰ درصد میرسد، گفته است بیش از دو سوم تهرانیها هزینه اجارهبهایشان بیش از آن چیزی است که در کشورهای مختلف جهان پرداخت میکنند.
این کارشناس حوزهی مسکن همچنین با اشاره به وعدهی دولت در خصوص ساخت ساخت یک میلیون مسکن در سال، با بیان این موضوع که هنوز ۷۰ هزار واحد مسکونی مهر هنوز تحویل داده نشده است، خاطرنشان کرده است که مشخص نیست ساخت این خانهها چند سال طول بکشد.
قدیری همچنین با اشاره به اینکه مردم باید بتوانند ظرف ۶ ماه آینده از خانههایی که بلا استفاده هستند استفاده کنند، از موضع دولت در خصوص برنامهای که برای ساخت مسکن تنظیم کرده انتقاد کرده و گفته است منطقی نیست که در حالی که خانههای خالی وجود دارد، دولت به سراغ برنامهای برود که اجرای آن زمانبر است.
صرفنظر از اینکه برنامهی دولت برای ساخت مسکن شدنی است، یا خیر، این که کارشناسان حوزهی مسکن که در برنامهریزی برای این حوزه هم تاثیرگذار هستند، این تصور را دارند که میتوان خانههای خالی را به کسانی اختصاص داد که به خانه نیاز دارند، نشاندهندهی این موضوع است که سیاستها و رویکردها در این زمینه تا چه میزان غیرمنطقی و غیرواقعبینانه است.
گرچه به اندازهی افرادی که در جستجوی خانه هستند، در کشور خانه وجود دارد، اما این خانهها را نمیتوان در اختیار کسانی قرار داد که در جستجوی خانه هم هستند.
خانههای خالی عمدتا خانههای لاکچری و گرانقیمتی هستند که مشتریان خاص خود را دارند و کسانیکه در جستجوی خانه هستند،عمدتا افرادی هستند که از تامین حداقلها برای تامین مسکن خود ناتوان هستند و نمیتوان آن خانههای خالی گرانقیمت را به مستاجرانی با وضعیت نامناسب اقتصادی اختصاص داد.
برنامهریزان و سیاستگذاران حوزهی اقتصادی توجه ندارند که مساله مسکن در ایران تا زمانی که ارادهای جدی و اثرگذار برای رفع مشکلات کلان اقتصادی وجود نداشته باشد، بهبود شرایط اقتصادی با بهبود تولید، بهبود کسب و کار، بهبود سرمایهگذاری داخلی و خارجی در دستور کار دولتها در جمهوری اسلامی نباشد، شرایط مسکن در ایران، قابل رفع نخواهد بود.