محسنی اژهای رئیس قوهی قضائیه، روز یک شنبه در دیدار با جمعی از نخبگان و فعالان سیاسی و اجتماعی ضمن تاکید بر ضرورت استقلال قوهی قضائیه، اظهار داشت برخی از جریانات سیاسی تلاش میکنند از طریق فرایندهای قضایی و نهادهایی همچون سازمان بازرسی یا دادستانی یا حراستها رقیب خود را حذف کنند. وی تاکید کرد در چنین مواردی قوهی قضائیه باید مستقل عمل کند.
این اظهارات در حالی عنوان میشود که قوهی قضائیه در جمهوری اسلامی، بر خلاف این ادعاها، هیچگاه مستقل عمل نکرده است و حتی در داوری در مواردی که جنبهی حزبی داشته است معمولا جانب انصاف را مراعات نکرده است. در جمهوری اسلامی ایران همواره ادعا میشود که قوهی قضائیه مستقل است، اما در بسیاری از موارد بدون رعایت بیطرفی، قانون به نفع کسانی رای داده است که در سیستم قضائی نفوذ بیشتری داشتهاند.
محسنی اژهای همچنین با اشاره به پیشنهادات و ایدههایی که طی ماههای تصدی وی بر قوهی قضائیه دریافت کرده است، اظهار داشت از وقتی که مسئولیت دستگاه قضا بر عهده او قرار گرفته، از مسئولان دفتر خود و مرکز رسانه قوه قضاییه خواسته است تا سازوکاری برای ارتباط با اقشار مختلف جامعه و گروههای نخبگانی طراحی کنند تا از نظرات مختلف برای حل مشکلات قضایی استفاده شود.
وی پیش از این هم بر اساس نظرات و پیشنهادات ارائه شده به مسئولان عالی قوه قضائیه مأموریت داده بود با همکاری دیگر بخشها و تشکلهای مردم نهاد، مشکلات مردم در مراجع و واحدهای مختلف قضایی را دستهبندی کنند تا برای آنها و بهبود عملکرد نظام قضایی راهکاری اندیشیده شود.
وی همچنین در بخشی از سخنانش با بیان این موضوع که امکان توبه برای خطاکاران وجود دارد، تاکید کرد هدف قوهی قضائیه هم این است که افرادی که دارای نقاط ضعف و قوت مختلفی هستند، به دلیل یک خطا منزوی نشوند.
وی همچنین از طرد افراد، که در سالهای پس از انقلاب صورت گرفت، انتقاد کرد و اظهار داشت در ۴۰ سال گذشته شرایط به گونهای پیش رفت که کسانی که مرتکب خطا و جرمی شدند، کلا طرد شدند. وی افزود افراد زیادی هستند که با توبه یا حتی بدون توبه حاضرند به جامعه خدمت کنند و در چارچوب ضوابط قانونی حرکت کنند که باید راه را برای بازگشت این افراد هموار شود.
محسنی اژهی در ادامه ضمن تاکید بر اینکه دستگاه قضایی باید ملجاء و پناه همه آحاد جامعه باشد، خاطرنشان کرد ممکن است فردی شرور یا مجرم باشد، ولی اگر برای تظلمخواهی و احقاق حقی به قوه قضاییه مراجعه کرد، نباید او را بهصرف این که مجرم است نادیده بگیریم.
در جمهوری اسلامی ایران، نه تنها منتقدان امکان ادامه آزادانه فعالیت در جمهوری اسلامی را از دست دادهاند، و به کلی از روند برنامهریزی و سیاستگذاری و مشارکت در اداره کشور خود محروم شدهاند، بلکه در موارد متعددی حتی جان خود را بهخاطر این مخالفت از دست دادهاند.
ضمن اینکه این روال تنها به گذشته مربوط نمیشود و در حال حاضر نیز همچنان این روند و روال ادامه دارد و بسیاری از افراد به خاطر اختلاف با نظام جمهوری اسلامی ایران، سالهاست که حتی امکان ورود به ایران را نداشتهاند و نه تنها از کار منع شدهاند، بلکه از زندگی در ایران هم محروم شدهاند.