مایکل یانگ در مقالهای با عنوان پرهیز عربستان سعودی از تعامل با لبنان به بهای از دست رفتن فرصتی سیاسی در رقابت ریاض با تهران است که ۱۲ اکتبر ۲۰۲۱ در سایت مرکز پژوهشی بنیاد دیل کارنگی امریکا منتشر شد، به بررسی روابط ایران و عربستان پرداخته و معتقد است که موضع افراطی سعودیها در برابر لبنان نه تنها به بهای از دست رفتن فرصتی سیاسی تمام میشود، بلکه موقعیتی را ایجاد میکند که فقط تقویت هژمونی حزبالله و ایران را به همراه دارد.
وی میگوید یکی از موضوعات جانبی سیاست امروز خاورمیانه این است که عربستان سعودی از هرگونه تعاملی با لبنان سر باز میزند. عربستان سالهاست لبنان را به این دلیل که پایگاه ایران است، بهطور کامل رها کرده و بهرغم اصرارکشورهایی مانند آمریکا و فرانسه برای بازنگری در این موضع، از هرگونه مشارکت سیاسی با لبنان خودداری کرده است.
دشمنی عربستان با لبنان در این روزها دلایل متعددی دارد از جمله سلطه حزبالله بر کشور، حمایت چندین ساله میشل عون و جبران باسیل از خط مشی سیاسی حزبالله و بیکفایتی محض برخی مقامات بیروت.
همچنین سعودیها باور دارند که طی چندین دهه میلیاردها دلار به لبنان سرازیر کردهاند بدون اینکه کوچکترین تغییر مثبتی در رفتار لبنانیها در برابر عربستان ایجاد شود. اما پرسش این است که چرا سعودیها تمام قواعد اولیه سیاست قدرت را در برابر لبنان زیر پا گذاشته و از کارتهای برندهشان در این کشور استفاده نمیکنند. بهنظر نویسنده هیچیک از دلایل فراوانی که برای توجیه این رفتار عربستان ذکر میشود، متقاعدکننده نیست.
یانگ معتقد است که منطقیتر این است که عربستان متحدان سنیاش در لبنان را حفظ کند و در مواقع ضروری از آنها بهعنوان ابزاری برای مقابله با حزبالله و تصمیمهای ایران استفاده کند. برخی باور دارند که محمد بن سلمان تجربه نسل پیشین رهبران سعودی را ندارد، رهبرانی که با واقعیتهای منطقه آشنا بودند. تجربه مهم است، اما بن سلمان بهخوبی از راههای رسیدن به قدرت آگاه است و تمایل این کشور برای ورود به گفتگو با ایران این را نشان میدهد. اگر ایرانیها توانستهاند سعودیها را سر میز گفتگوها بیاورند به این دلیل است که آمریکا دیگر تمایلی به دفاع از عربستان ندارد، پس سعودیها هم قطعا میتوانند تشخیص دهند که چه چیزی میتواند ایرانیها را به نفع شرایط عربستان به میز گفتگو بیاورد.
تعبیر دیگر این است که سعودیها اعتمادشان نسبت به متحد اصلیشان در میان رهبران لبنانی، یعنی سعد الحریری را از دست دادهاند. گرچه سعد حریری برای عربستان یک ناکامی مطلق بود، اما تعمیم روابط شخصی با یک نفر به کل یک کشور، ایده مناسبی نیست و سعودیها برای تعامل با لبنان و جهت دادن به آن بدون استفاده از حریری راههای گوناگونی دارند. امتناع ریاض از تعامل با لبنان باعث شده سایر کشورهای عربی خلیج فارس هم رویکرد مشابهی در پیش گیرند و این به اقتصاد لبنان آسیب چشمگیری وارد کرده است.
اگر سعودیها میخواهند نیروهای مخالف قدرت سیاسی حزبالله در لبنان را تقویت کنند، هدف گرفتن تمام مردم لبنان راه مناسبی برای این کار نیست و این کار فقط تضعیف جامعه لبنان و فراهم شدن فرصت برای اعمال اولویتهای حزبالله و تقویت هژمونی حزبالله و ایران را بهدنبال دارد. نویسنده در نهایت معتقد است این نوه نگاهها که در پژوهشگاههای دست راستی امریکا مورد حمایت قرار میگیرد مشکل زاست و در نهایت تندروهایی که در واشنگتن که نمیتوانند ببینند که توصیههای خشن آنها برای لبنان به همان نتایجی منجر میشود که ظاهراً میخواهند از آن اجتناب کنند.