نشریه فارین افرز نشریه شورای روابط خارجی آمریکا در مقالهای که در۲۱ سپتامبر به قلم علی واعظ رییس بخش ایران گروه بحران با عنوان “چگونه توافق هستهای را نجات دهیم؟” منتشر کرده است. علی واعظ جانشین رابرت مالی در گروه بحران شده که اکنون نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران است که مذاکرات هستهای در وین را نیز از سوی امریکا هدایت میکرد.
وی که ازاین بابت رابطه نزدیکی با روند و مشکلات توافق دارد سعی کرده در مقاله خود راههای احیای این توافق را مورد بررسی قرار دهد.
نویسنده در این مقاله به بررسی وضعیت امروز توافق هستهای ایران و رویکرد آمریکا در این مساله پرداخته است. در ابتدای مقاله نویسنده اشاره میکند که هر دو طرف باید در خطوط قرمز خود بازنگری کنند و یا خطر جنگ را به جان بخرند. او معتقد است که مقامات غربی نگران هستند که ابراهیم رئیسی گفتگو برای احیای برجام را نابود خواهد کرد.
وی تا کنون گفتگوها را به تاخیر انداخته و درخواستهای غیرواقع بینانهای را مطرح میکند. اما مانع اصلی دیدگاه تندروانه رئیسی نیست، بلکه ناکامی واشنگتن و تهران در حل و فصل اختلافات بنیادینی است که در طی آخرین دور گفتگوها، امکان نهایی شدن توافق را نداد.
نویسنده در ادامه میافزاید: البته به نظر میرسد که دولت تازه ایران مصمم به ادامه گفتگوهاست و احتمالا از همان جایی گفتگوها را آغاز میکند که متوقف شده است. اما تا وقتی که امریکا و ایران نتوانند بر روی اختلافات خود پل بزنند، در بنبستی خواهند ماند که نتایجی فاجعهبار برای هر دو کشور و خاورمیانه به دنبال خواهد داشت.
علی واعظ به این نکته اذعان دارد که در قلب این کشمکش، یک بدفهمی دوجانبه نهفته است. دولت بایدن در گفتگو با ایران همان برخوردی را دارد که با دیگر طرفهای دشمن دارد و ایران هم که به از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام عصبانی است و زخم تحریمها را خورده است خود را در جایگاه قربانی میبیند. اما واقعیت این است که اگر هر دو طرف نتوانند تغییر رویکرد بدهند، قطعا رسیدن به بنبست در مذاکرات حتمی است.
اگر بایدن نتواند با گفتگو بهجایی برسد، با فشار عظیمی در داخل روبهرو خواهد بود تا سیاست “فشار حداکثری” را مضاعف کند، آن هم در شرایطی که اسرائیل معتقد است باید گزینه حمله نظامی نیز مورد توجه قرار گیرد. از طرفی، افزایش تنشها برای ایران هزینهساز است. پیشرفتهای هستهای کشور را در صحنه بینالمللی منزویتر میکند.
با عبور ایران از خطوط قرمز برجام، اروپا هم تحریمهای سازمان ملل را برمیگرداند و تحریمهای چندجانبه خودش را نیز اعمال میکند. در چنین شرایطی امکان داد و ستد پایدار با ایران ناممکن میشود. و همه اینها به بهای درد و رنج بیشتر مردم ایران خواهد بود. ایران همچنین در معرض خطر حملات خرابکاری در سایتهای هستهای و زیرساختهای حیاتیاش قرار خواهد گرفت.
نویسنده در این قسمت از مقاله به بررسی آینده روابط ایران با کشورهای همسایه میپردازد و معتقد است که در چنین شرایطی، بحران میان ایران و همسایگان نیز تشدید میشود. همچنین شکست گفتگوهای وین، برای بایدن نیز به معنی ناکارآمد شدن سیاست خارجیاش است که خواهان چرخش توجه امریکا از خاورمیانه به سوی چین است.
نویسنده در بررسی دلایل ایران برای عدم بازگشت به مذاکرات، به این موضوع اشاره میکند که تحریمهای برجا مانده نقض عمده برجام هستند. بهعنوان مثال پس از آنکه شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه امریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را رد کرد، دولت ترامپ تحریمهای یک جانبهای را بر خرید و فروش تسلیحات متعارف توسط ایران وضع کرد. از نظر ایران این سیاست تلاشی برای جلوگیری از ورود دیگر کشورها به زمینه است که قانون بینالمللی آن را مجاز میداند.
نویسنده در ادامه به بحث دخالت ایران در جنگهای سوریه و یمن و حملات نیابتیهایش در عراق میپردازد و معتقد است که امریکا از این مساله نگران است. و این امر ممکن است منجر به کشمکش دریایی میان ایران و اسرائیل نیز گردد. البته برای ایران هم اتخاذ برخی تصمیمات در موضوعات هستهای به همان اندازه امریکا دشوار است.
برای مثال قدرتهای غربی میخواهند که ایران به همان زمان گریز هستهای یک ساله بازگردد. در حالی که ایران اکنون تنها یک ماه با این زمان فاصله دارد. هر دو طرف با انتخاب زمانبندی مناسب میتوانند از وقوع سناریوی تلخ بنبست در مذاکرات جلوگیری کنند. روش کنونی، تنها به کند شدن فرایند گفتگوها و افزایش زمینههای سوءتفاهم میانجامد. بهنظر نویسنده هیچ دلیلی وجود ندارد که دو طرف از گفتگوهای بیشتر در هراس باشند. زیرا نه یک تعهد الزامی حقوقی است و نه مهلت زمانی دارد.
به سود امریکا نیز نیست که بر محدود کردن دسترسی تهران به سلاحهای متعارف پافشاری کند زیرا تحریمهای تسلیحات متعارف، نتوانست صنایع بومی تسلیحاتی ا یران یا ارسال سلاح به شرکای منطقهایاش را متوقف کند. امریکا و متحدانش باید به یک زمان گریز ۹ ماهه رضایت دهند که به هر حال از زمان گریز یک ماهه بسیار بهتر است.
ایران نیز با همکاری بیشتر با سازمان بینالمللی انرژی هستهای میتواند گام مثبتی بردارد. در این میان آمریکا باید گفتگو میان ایران و همسایگان عربش را تشویق کند و در مورد مسائل حل نشده و نقش ایران در منطقه چارهای بیندیشد. به این صورت که از سازمان ملل بخواهد با در دست گرفتن ابتکار گفتگوهای منطقهای، ایران، عراق و شش کشور دیگر عرب خلیج فارس را گرد هم آورد تا بر سر تدابیر اعتمادسازی گفتگو کنند.
نویسنده در پایان میافزاید: انجام هیچ یک از این کارها آسان نیست، اما اگر امریکا و ایران میخواهند به توافق هستهای دست بیابند، باید از این ایدههای تازه استقبال کنند. هدف دیپلماسی باید استفاده از فرصتها باشد و گفتگوهای وین آخرین فرصت برای نجات برجام است. توافقی که بهرغم کاستیها و کمبودهایش، از پیامدهای تلخ و شوم جایگزینش قطعا بهتر است.