علی اکبر صالحی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی که قصد کاندیداتوری رئیس جمهوری داشت، در آخرین لحظه و در روز آخر ثبت نام نکرد.
به نظر میرسد وی از سوی نهاد رهبری برای حضور در انتخابات منع شد و بعد از روی کار آمدن آقای رئیسی بدون هیچ توضیحی با آقای محمد اسلامی وزیر سابق راه دولت روحانی جایگزین شده و در حال حاضر با حکم رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم به سمت معاون پژوهشی فرهنگستان علوم منصوب شده است.
وی مدتی است با انتشار کتابی در مورد بحث حکمرانی در ایران، با عنوان «مسائل اساسی ایران» سعی کرده مطالبی از روش حکمرانی را کتاب خود مطرح کند.
تغییر یکباره صالحی آن هم در هنگامه بحران هستهای، پرسشهای زیادی را در افکار عمومی برانگیخت، زیرا پروژه هستهای که مهمترین پروژه اجرایی حکومت به شمار میآید، باید توسط شخص متخصصی مدیریت شود که در این زمینه سابقه و تبحرداشته باشد و آقای اسلامی فاقد چنین صلاحیتی است.
صالحی در مراسم افتتاح کتابش در مورد دیدگاههایش میگوید: ایران تاکنون دو مدل حکمرانی داشته است: مدل سلطنتی که از زمان کوروش آغاز شده است و مدل ولایت فقیه که بعد از انقلاب اجرا شده است و مدل نوینی است و نیاز به بازبینی دارد…
او معتقد است که مدل مدیریت حکمرانی با جبر و زور در فضای کنونی با مشکلات زیادی مواجه است، زیرا سطح آگاهی جامعه بالا رفته و شبکههای اجتماعی و فضای رسانهای به گونهای است که پرسشهای زیادی را در مورد منطق رفتاری سیاستمداران برمیانگیزد.
استدلال صالحی این است که در چنین وضعیتی حکمرانی موفق زمانی میتواند به پیش برود که اصلاحپذیر باشد و بتواند انتقادات و پیشنهادات نیروهای نخبه را مدنظر قرار دهد. صالحی همچنین تولید اندیشههای خرافی توسط دین را مورد انتقاد قرار داد و گفت گسترش و توسعه بحث خرافات در دین میتواند مسیر دین و بالطبع نظامهای تحت حکومت دین را تغییر دهد.
وی تاکید کرد اگر یک فرد مسئول در کشور بهعنوان متخصص خارج از عرف درباره مذاکرات صحبت کند، زیر سوال میرود، اما اگر شخصی در لباس روحانیت سخنان خلافی در همین موضوع بگوید، کسی او را مورد سوال قرار نمیدهد. گویی مسئولیت اجتماعی فقط متوجه افراد غیرروحانی است.
صالحی تاکنون در مناصبی که داشته است سعی کرده که با گفتار استدلالی تصمیم گیری عقلانی در نظام را بهعنوان کار حکومت داری به رسمیت بشناسد. او قبل از روی کار آمدن بایدن خوشبین بود که دو طرف به توافقی دست پیدا خواهند کرد و عقلانیت حاکم بر نظام قصد دارد هرچه سریعتر تحریمها را بردارد.
اما نتیجه مذاکرات با خوشبینی صالحی در تضاد بود و به نظر میرسد محاسبه او از نوع تصمیمگیری و معیارهایی که برای نهاد رهبری در حوزه هستهای در تصمیمگیری مدنظر است کمی متفاوت است و بنابراین بعد از چهار دهه کار در جمهوری اسلامی و دو دهه کار در سمتهای حساس وزارت خارجه و انرژی هستهای با توجه به شکاف وی با نظرات رهبر کنار گذاشته شد.
او همچنین منتقد مصوبه مجلس در مورد مسائل هستهای بود و معتقد بود این مصوبه جدا از اینکه بودجه تحققاش پیش بینی نشده مانند اجبار سازمان انرژی اتمی به تولید غنیسازی بیست درصد، در عین حال از دید صالحی عملا روند مذاکرات برجام را دچار اختلال کرده و همینطور که پیش بینی کرده بود نمیتوان با رعایت مصوبات مجلس که رفع کامل همه تحریمها را در نظر دارد به توافقی مجدد برای احیای برجام دست یافت.