شهردار فعلی تهران، نماینده سابق مجلس از قم، رئیس سابق مرکز پژوهشهای مجلس، وی در پژوهشهای خود دریافت که اگر شهردار تهران شود، بعدا اگر رئیس جمهور هم نشود، حداقل رئیس مجلس میشود، و هر چقدر هم پرونده مالی داشته باشد، تا اطلاع ثانوی کسی به او کاری ندارد. زمان دقیق اطلاع ثانوی: زمان ظهور امام زمان یا بازگشت مسیح یا رسیدن دو خط موازی به همدیگر.
علیرضا زاکانی در سال ۱۳۴۴ از پدر و مادر خودش به دنیا آمد. جد مادریاش اهل کاشان، جد پدریاش از اهالی روستاهای شمال تهران، و اجداد دیگرش هم از پشت کوههای دیگر آمدهاند. پدرش از پهلوانان تهران بود و ۲۸ سال مسئول برگزاری مراسم سالگرد غلامرضا تختی را بر عهده داشت.
بابک تختی فرزند غلامرضا تختی از شنیدن این خبر نزدیک بود از تعجب شاخ دربیاورد.
همسر وی دارای تحصیلات سطح ۳ حوزه علمیه قم بوده است.( ترجمه: از تحصیلات طبیعی خودداری کرده است.) معصومه پاکنجی همسر علیرضا زاکانی تندیس مهدی یاوران( که معلوم نیست چیست) را از در همایش بینالمللی( که معلوم نیست کدام کشورها در آن عضو هستند)، دکترین مهدویت( که معلوم نیست به چه معنی است) را در سال ۱۳۹۱ دریافت کرده است. وی دارای سه فرزند به نامهای طیبه، مریم و زینب است. دختران وی پس از به دنیا آمدن ازدواج کردند( چون قبل از تولد هنوز کسی از آنها خواستگاری نکرده بود.)
دختر دوم وی به دلیل علاقه بیش از حد پدرش به دانشگاههای ایران، فوق لیسانس خودش را از دانشگاهی در سوئیس دریافت کرد. علیرضا زاکانی در سال ۱۳۶۳ علاوه بر مجروحیت از ناحیه دست، پا، گردن و جاهای دیگر، دیپلم خودش را دریافت کرد و فقط دو تجدید آورد و براساس گفتههای بسیاری از دوستانش که در حال حاضر به دلیل اختلاس در زندان به سر میبرند، در ۱۵ عملیات بزرگ و ۳۲۴ عملیات معمولی شرکت کرد و ۱۲۴ درصد معلولیت دارد.
وی که دوست داشت در کنار احمدی نژاد تا آخرین قطره خون مبارزه کند، پس از دو سال و یک ماه، تصمیم گرفت وی را تا آخرین قطره خون بکشد. وی به دلایلی که مشخص نیست، از جایی که معلوم نیست، توسط کسی که شناخته نشده، مدرک دکترای پزشکی هستهای با سوء استفاده از اورانیوم گرفت و طبیعتا در تمام این مدت عضو بسیج دانشجویی بود.
وی در سال ۱۳۷۸ مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران بود و طبیعتا تعدادی در اثر این حادثه مجروح و یک تن کشته شد. زاکانی مدتها عضو انجمن رهپویان انقلاب، بعد عضو رهجویان انقلاب، بعد عضو رهنوردان انقلاب، و سرانجام عضو راهزنان انقلاب گشته و سرانجام در سال ۱۳۹۶ تصمیم گرفت رئیس جمهور شود. وی در این تلاش خود موفق شد، ولی به دلیل تقلب شخصی به نام حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور معرفی شد و وی به مدت سه دقیقه دچار افسردگی نیمه وقت شد.
وی همچنین در سال ۱۴۰۰ نیز کوشش کرد که رئیس جمهور شود، ولی بدبختانه موفق نشد و به جای او ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور معرفی شد.
وی در دوره فعالیت خود طرفدار جدی قاضی مرتضوی، علی کردان، محمد رضا رحیمی، اسفندیار مشائی، بقایی و احمدی نژاد بود که سه ساعت پس از آن منتقد جدی آنها شد. در این حادثه برخی از آنان کشته، تعدادی زندانی و تعدادی خانه نشین شدند. وی یک ثانیه پس از اینکه فهمید احمدینژاد دیگر یک مهره سوخته است، به افشای وی پرداخته و گفت: « به من رای بدهید، من از اون بهترم.» وی با اینکه همیشه از فقر بسیار رنج میبرد و دخترش را با فروش آدامس بادکنکی به سوئیس ارسال کرده بود، پانصد میلیون تومان به نشریه نامعلوم الحال پنجره( ویندوز سابق) کمک کرد. وی چند بار در دادگاههای مختلف محکوم و قاضی آن دادگاهها زندانی شدند.
علیرضا زاکانی در انتخابات دهمین دوره مجلس موفق شد که ناموفق شده و نفر ۳۹ ام از سی نفر شود. وی بخش مهمی از عمر خود را به همراهی با غارتگران بیت المال و بخش دیگر عمر خود را به افشای آنان گذراند. علیرضا زاکانی پس از محسن رضایی رکورد ثبت شده گینس در نامزدهای ناموفق در انتخابات ریاست جمهوری کشور را با سه بار شرکت متوالی دارد.
وی در انتخابات ۱۴۰۰ کوشش کرد که دقیقا شبیه احمدی نژاد رفتار کند، اما چون هیچ رقیب شرافتمندی مانند میرحسین موسوی نداشت موفق به اجرای این عمل نشد. وی سرانجام با تهدید کلیه اعضای شورای شهر به سمت شهردار تهران انتخاب شد. اعضای شورای شهر در بیانیه دسته جمعی اعلام نوشتند: « ما همگی عاشقش بودیم.» و پس از این اطلاعیه مشکلات حل شد.